دعای ربنای شجریان
محمدرضا شجریان، استاد بی بدیل موسیقی ایرانی و به اعتراف بسیاری از کارشناسان موسیقی جهان جزء 50صدای برتر جهان است. تلاش او در خلق آثار فاخر موسیقی ایرانی و تربیت شاگردان برجسته در آواز ایران، حقیقتی است که همه بی هیچ شک و شبههای به آن معترفند
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ… آوای آشنایی است. سالیان سال در گوشمان پیچیده و حلاوت لحظه افطار را برایمان شیرینتر کرده است. پارهای از کتاب آسمانی که در آسمانیترین لحظات، در اوج خلوص و استحاله در معبود، چون آبی گوارا بر لب عطشان در بیابان ماندهای لاینقطع سرازیر میشد و با الحانی سراسر ملکوتی دلها را به لرزش در میآورد. تبدیل شده بود به شناسنامه ماه رمضان و ردخور نداشت که ایرانیان بر سر افطار بی نوای او لب ازلب باز کنند. آوازی در سهگاه و فرودی در افشاری. قرار بود در فهرست آثار ملی ایران ثبت شود. اما سرانجام دیگری پیدا کرد.
به نقل از ایرانیان ترکیه، محمدرضا شجریان، استاد بی بدیل موسیقی ایرانی و به اعتراف بسیاری از کارشناسان موسیقی جهان جزء 50صدای برتر جهان است. تلاش او در خلق آثار فاخر موسیقی ایرانی و تربیت شاگردان برجسته در آواز ایران، حقیقتی است که همه بی هیچ شک و شبههای به آن معترفند.
در فاصله سالهای دههٔ شصت، شجریان همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبومهایی چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود.
در سال ۱۳۵۸ چهار آیه برگرفته از آیات قرآن را با صوت خواند و این آیات (که تمامی آنها با واژهٔ «ربنا» شروع میشدند)، در ماه رمضان در برنامه افطار پخش شدند و به نام دعای ربنای شجریان معروف شدند. دعای ربنا به همراه مناجات مثنوی افشاری (این دهان بستی دهانی باز شد) باصدای شجریان به مدت ۳۰ سال از اصلیترین برنامههای رادیو و تلویزیون برای ماه رمضان بودند.
یکی از مردمی ترین آثار موسیقی ، چاووش است که مربوط به کنسرت گروه شیدا با آواز شجریان و به سرپرستی محمدرضا لطفی است و در آذر ۱۳۵۸ در دانشگاه ملی اجرا شده و جمعیت بسیاری در این کنسرت حضور داشتند و تصنیف معروف سپیده (ایران ای سرای امید) که مربوط به شعری از هوشنگ ابتهاج و آهنگی از محمدرضا لطفی است نیز در همان کنسرت اجرا شده است.
همین تصنیف بود که پخش مکرر آن از صداو سیما ناراحتی محمدرضا شجریان را موجب شد و او را وادار به صدور بیانیهای کرد که از ریاست صداو سیما در آن زمان که عزتالله ضرغامی بود خواسته شده بود، صداو سیما در حالی که هزینهای برای خرید آلبومهای شجریان نکرده حق پخش آنها و استفاده از آنها به نفع دولت وقت یعنی محمود احمدینژاد را ندارد. اما شجریان در همان زمان اعلام کرد که ربنا برای مردم و پخش آن بلامانع است. از آن پس صداوسیما نیز در جواب به طور کلی پخش صدای شجریان را ممنوع اعلام کرد و پس از آن استاد بی بدیل موسیقی ایران از اجرای کنسرت در کشورش نیز محروم شد.
محمدرضا شجریان دعای ربنا را متعلق به مردم معرفی کرده و حتی هنگامی که صدا و سیما را از پخش آثار منع کرد، پخش دعای ربنا را به عنوان یک مورد استثنا منع نکرد.
حال حدود 6سال از ماجرای ممنوعیت صدای شجریان میگذرد. در این زمان رئیس صداوسیما تغییر کرده، دولت عوض شده و همه جا حرف از تغییر و اعتدال زده می شود. هرسال نزدیک ماه رمضان که می شود دوستداران فرهنگ و موسیقی و همه مردمی که سال ها با نوای شجریان افطار کرده اند گوش می خوابانند تا شاید خبری از این ممنوعیت ناعادلانه بشنوند. حقی که برای آنها مسلم است.
شجریان و شجریان ها شخصیتی هایی متعلق به خود نیستند، صدای شجریان و تاریخ موسیقی شجریان، از منشایی سرچشمه میگیرد که به تاریخ موسیقی ایران باز میگردد. در هر نوا و تحریر او نای هزاران نی حکایت می گوید، و ناله هزاران سال به گوش می رسد. ربنای او او ناله های بندگی عارفی است که در اطاعت خالق یکتا به تضرع افتاده و از او طلب میکند که پس از آنکه هدایت شد به باطل نگرود. شجریان شجره تنومند هزاران سال فرهنگ و هنر و موسیقی است و روا نیست که میراثی که متعلق به مردم است از آنها دریغ شود.
سال های گذشته نشان داد، اینکه صدای بی بدیلی چون شجریان از رسانه ملی پخش نشود، ذره ای در علاقمندی مردم ایران به او خللی ایجاد نخواهد شد و روز به روز عطش شنیدن صدای او در دلهای اهل فرهنگ و هنر بیشتر خواهد شد. این امر تنها سبب می شود که آنها هنگام افطار صدای تلویزیونشان را قطع کنند و خودشان با نوای ربنای شجریان روزه بگشایند.ایسکا