آخرین کشف شهریار عدل

آخرین کشف شهریار عدل

آخرین کشف شهریار عدل قبل از فوت‌اش
سرویس: فرهنگي و هنري – ميراث و صنايع دستي
شهریار عدل در روزهای پایانی عمر راه‌حل تاریخ‌گذاری خشت را پیدا کرده بود. اگر کسی از این به بعد گفت راه‌حل این مشکل را پیدا کرده است، بدانید شهریار عدل نخستین بار آن را به دست آورده بود.

به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، مجله‌ی «بخارا» سه‌شنبه شب (10 شهریور) به یاد پروفسور «شهریار عدل»، شب یادبودی برای او اختصاص داد.

سید محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان نخستین سخنران، به آخرین دیدارش با شهریار عدل اشاره کرد و گفت: «آخرین ملاقات من با او قبل از سفر به پاریس بود. مطلبی در مورد جدیدترین یافته‌اش به من گفت. همه‌ی ما می‌دانیم که برای تاریخ‌گذاری آثاری که از یک منطقه به دست می‌آید، شیوه‌های متعددی وجود دارد. اما تاریخ‌گذاری برخی یافته‌ها تقریبا غیرممکن است. ما می‌توانیم آجر را تاریخ‌گذاری کنیم، اما در مورد خشت این موضوع امکان‌پذیر نیست، اما شهریار راه‌حلی برای این مشکل پیدا کرده بود.

او به نقل از شهریار عدل در روزی که در این زمینه صحبت کرده بودند، اظهار کرد: «در خشت آگاهانه یا از روی اتفاق باقیمانده‌های گیاهانی جا خوش کرده‌اند. گرچه مقدارشان کم است، اما به دلیل اینکه از مواد آلی هستند می‌توانیم با استفاده از آن‌ها تاریخ «خشت» را تعیین کنیم»

وی با بیان این‌که در آخرین دیدارش به دلیل ذوقی که برای مطرح کردن این بحث داشت، متوجه حال بد او نشده بود، افزود‌: من بعدها از برادر وی و منشی‌ام شنیدم که شهریار حال خوشی ندارد. اما من متوجه حال بد او نشدم. حتی در این حال نیز به فکر پژوهش بود. یکی از شاگردانش می‌گفت که در این اواخر وقتی در فرانسه به دیدارش رفتم تا درباره سندی درباره‌ی رنگ با او صحبت کنم بعد از اینکه او را

ترک کردم در تماس‌های پی در پی تلفنی، مرا وادار کرد که سند این موضع را پیدا کنم و نزد او ببرم!

شهریار در مورد فرهنگ ایران، شبیه یک علامت سئوال بود!
بهشتی ادامه داد: دغدغه‌ی پرسش داشتن، مرحوم عدل را رها نمی‌کرد. یکی از درس‌هایی که در طول فعالیتم در میراث آموختم، این بود که بزرگترین ثروت کسانی که پژوهش می‌کنند، داشتن سئوال است نه داشتن اطلاعات و پاسخ. آدم‌های خیلی باسواد جواب‌های متعددی دارند و این روزها به این موضوع پی بردم شخصی که سئوالات بسیار دارد با ارزش‌تراست و حتی سئوالات با ارزشی که پاسخ‌اش تا آخر عمر گریبانگیرش باشد و نداند جوابش چیست؛ طوری که همیشه یک پژوهشگر باقی بماند و حرکت کند. شهریار در مورد فرهنگ ایران شبیه یک علامت سئوال بود!

او ادامه داد: مدت زیادی از رفتن شهریار نگذشته است، اما در همین مدت کوتاه من به سهم خود در پژوهشگاه میراث فرهنگی بارها برایم اتفاق افتاده است که مسأله‌ای پیش آمده و لحظه‌ای به ذهنم خطور کرده که زنگی به شهریار بزنم و بپرسم چه کاری باید انجام دهیم؟! یا به همکاری بگویم که صبرکن تا شهریار بیاید و با او همفکری کنیم! دلیل این اتفاق مکرر این است که حقیقتاً هنوز باور نداریم که شهریار دیگر کنارمان نیست.

وی گفت: شهریار ما را بد عادت کرده و همیشه حاضر جواب بود. گمان نمی‌کنم که در زندگیِ کاری هیچ وقت مرخصی گرفته باشد. از لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شد تا لحظه‌ای که می‌خوابید و حتی شاید در خواب هم مشغول کار بود. برای شهریار کار و زندگی دو موضوع تفکیک‌ناپذیر بود، برای او آدم‌های اطرافش چه دوست و چه دشمن و چه همسایه همه بنابر فایده‌ای که در بخش کاری داشتند، موضوعیت پیدا می‌کردند. مأموریتی برای خود ساخته بود که هیچگاه این ‌پست را ترک نمی‌کرد. گاهی خود من هم احساس می‌کردم که وی از من نیز استفاده‌ی ابزاری می‌کند! وقتی هزار بار با فردی کار کنی، نهصد و نود و نهمین بار متوجه این موضوع خواهی شد! اما دلیل این موضوع را به خوبی درک می‌کردم که او از دیگران در مسائل شخصی خود استفاده نمی‌کند و یک کار مهم و مأموریتی شریف را بر عهده دارد که اگر به این موضوع واقف بودی از کار با شهریار لذت می‌بردی. اینکه ابزاری باشی به دست او تا این کار ارزشمند به پایان برسد!

در ادامه بهشتی با اشاره به این که شهریار عدل «جامع‌الاطراف» بود، اظهار کرد: براساس تجارب کاری در میراث فرهنگی با بسیاری از باستان‌شناسان برخورد کردم که تنها در این علم مطالعه داشتند و گاهی به شوخی به آن‌ها می‌گفتم که شما بر این عقیده هستید که جز علم باستان‌شناسی، علم دیگری نیست! اما شهریار عدل اینگونه نبود، او مطالعه‌ی جامعی از علوم داشت. وی از جمله افرادی بود که در لحظه از کار و مطالعاتش لذت می‌برد. گاهی در شرایط بسیار خطرناک به مناطق مختلف سفر می‌کرد.

عدل در بم هم یافت‌های جدیدی داشت
او ادامه داد: شهریار عدل همیشه یافته‌ای، حرفی و تحفه‌ای تازه در جیب داشت. گاهی که گوش شنوایی می‌دید، قبل از اینکه یافته‌هایش را در چارچوب مقاله یا کتابی منتشر کند شروع به سخن گفتن و تعریف می‌کرد. به یاد دارم در جستجوهایی که پس از زلزله در بم داشت روزی نزد من آمد و گفت که در این جستجوها به صدف‌هایی برخورد کرده که پس از مشورت با اهل فن به این نتیجه رسیده که صدف آب شیرین است. این یک چشم‌انداز جدید در آن منطقه بود. در منطقه‌ای که توقع چنین اتفاقی نداشتیم. بسیاری از محققان ما یافته‌هایشان را تا زمان انتشار به صورت مقاله و کتاب نگه می‌دارند و در اختیار

هیچکس قرار نمی‌دهند، حتی بسیاری از این نوشته‌ها و یافته‌ها را در طول عمر خود منتشر نمی‌کنند، اما ذوق و شوق شهریار برای حرف زدن بسیار بود.

شهریار عدل، باستان‌شناس نما نبود
به گزارش ایسنا، در ادامه این مراسم، حکمت‌الله ملاصالحی، باستان‌شناس و مدرس دانشگاه نیز در سخنانی شهریار عدل را باستان‌شناسی جامع‌الاطراف، صاحب‌نظر، سخت‌کوش، میهن‌دوست با آوازه‌ی جهانی و حاذق در میدان عمل و جراحی‌های باستان‌شناختی دانست و افزود: شمار چهره‌هایی که توفیقِ تجربه و زیستن و تنفس کردن و اندیشیدن در دو جغرافیای تاریخی و فرهنگی و قاره مدنی و معنوی و نظام‌های ارزشی را داشته و توفیق دسترسی به فکر و فهمِ عمیق و راست‌تری از هر دو قاره‌ی مدنی و معنوی و جغرافیای تاریخی را نیز داشته‌اند هرچند بسیار کم است، اما محصول تلاش‌هایشان، میراثی پرمایه و غنی برای نسل‌های بعدی بوده است.

او ادامه داد: تصور می‌کنم هانری کربنِ فقید از یک سو و شهریار عدل، از سوی دیگر از همین گروه اندک‌ها و چهره‌های نادر، اما تأثیرگذارِ هرکدام در سپهر اندیشه و دانش و دانایی خود بودند، هرچند زمینه‌های تحقیقی و دانشی آنها متفاوت بود، با این وجود وجوه اشتراکِ مهمی میان هر دو شخصیت وجود دارد که نمی‌توان نادیده از کنارشان گذشت. هر دو شخصیت‌هایی اصیل هستند. هر دو، بر خوان ضیافتِ دو عالم و اقلیم وجودی کنار هم نشسته‌اند. هر دو، خوشه‌چینِ دو میراث مدنی و معنویِ دو جغرافیای عظیم فرهنگی هستند؛ یکی، چونان زائری که از غرب به شرقِ نبوی و ایرانِ اشراقی بار سفر بسته است، و دیگری به سوی قاره غربی و فرانسة مدرن هجرت کرده است و سپس به بازشناسیِ ریشههای فرهنگی خود بازآمده است.

وی «عدل» را شخصیتی دانست که در چنین جغرافیایی چشم گشوده، تربیت شده و زندگی کرده است و در چنین جغرافیایی از ارزش‌ها، سنت‌ها و مواریث مدنی و معنویِ عمیقاً اشراقی و اساطیری الهام گرفته است و لنگر اعتدال را حفظ کرده و سنگر اقتدار را رها نکرده و در فرانسه یک ایرانیمانده و برایش عمر خود را هزینهکرده است.

به اعتقاد او عدل، هنر و فرهنگ و معماری، تاریخ و باستانشناسی عصر و عهد اسلامیِ میهن خویش را که در حوزه‌ی تخصص‌اش بود خوب می‌شناخت و مرزهای جغرافیای جهانِ ایرانی را که از شبه قاره‌ی هند و خاور دور تا آن‌سوی آسیای صغیر و شبه جزیره بالکان و قاره غربی گسترده بود را می‌فهمید و باستانشناسی مجهز به بینش و بصیرت و خودآگاهیِ تاریخی بود. پایه‌گذاری مباحثِ میراث جهانی در ایران و ثبت جهانیِ نخستین آثار ایران میدانِ نقش جهان، معبد چغازنبیل و تخت‌جمشید و بعدها آثاری چون پاسارگاد و تخت‌سلیمان و نظایر آنها در فهرست میراث جهانی را مدیونِ زحماتِ او هستیم.

ملاصالحی افزود: در میان معدود باستانشناسانِ ایرانی، عدل صاحبِ اندیشه و خودآگاهیِ تاریخی بود. او باستانشناس‌نما نبود. یک شهروندِ عالَمِ مدرن به تمام معنی کلمه بود. می‌دانست در چه عصری زندگی می‌کند و اندیشه‌اش در چه فضایی نفس می‌کشد و جایگاه و موقعیت کشورش در قلب خاورمیانه‌ی نبوی و در تاریخِ جهانی چگونه است. شأنِ تاریخی، فرهنگی، مدنی و معنویِ ایرانی بودن را هم میدانست، هم می‌فهمید، و هم به اهمیت آن آگاه بود. نگران سرنوشت مردم و ملّت و میهنش بود و «غصه ایران» در جانش شعله‌ور بود.

عدل در گردآوری اسناد معتبر پیشرو بود
به گزارش ایسنا، هایده لاله، باستان‌شناس نیز در سخنانی درباره‌ی «شهریار عدل» گفت:‌ شهریار عدل که بیشتر ایام زندگی‌اش در غرب سپری شد، ایران را در قلبش دوست داشت. او در عین وقوف به جایگاه پراهمیت جهان ایران و جایگاه ایران در جهان اسلامی، مجدانه برای شناساندن جایگاه کشور، برای ایرانی و غیر ایرانی بسیار تلاش می‌کرد و می‌دانست که تعلق به سرزمینی کهن و فرهنگ خیز با تنوع فوق العادۀ طبیعی و محیطی فرهنگی که بدان شهره است، اقبال بلندی است که خداوند به همگی ما در این سرزمین ارزانی داشته است.

وی عدل را از جمله کسانی دانست که چالش‌های پیش رو در عرصه‌ی پرچالش منطقه‌ای و جهانی را در نظر داشت و به حساسیتی که امروز در ایران و در سایر کشورهای جهان متوجه ارزش‌های نهادین میراث طبیعی و میراث فرهنگی و اصل جدایی ناپذیر این دو و نیز توجه اصالت و هویت سرزمین است، به شدت آگاه و نسبت به آن حساس بود.

او با بیان این‌که شهریار عدل، همیشه پیشرو در به دست آوردن نتایج صحیح و مستندسازی دقیق و گردآوری اسناد معتبر تلاش می‌کرد، افزود:‌ یکی از وجوه بسیار مهم و بارز فعالیت‌های دکتر عدل، بررسی لازم و ملزوم میراث مکتوب و شهرۀ فرهنگ نوشتاری ما در کنار میراث غیرمکتوب و نیز سنجش و تحلیل داده‌ها به پشتوانه‌ی مطالعات تاریخی و به این ترتیب دسترسی به نتایج مستند و ارزشمند بود.

انتهای پیام

همچنین ببینید

مستند غار اصحاب کهف در برنامه محفل در ترکیه 

مستند غار اصحاب کهف در برنامه محفل در ترکیه 

مستند غار اصحاب کهف در برنامه محفل در ترکیه تهیه کننده برنامه محفل از تولید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *